- پای برنجن
- حلقه ای فلزی (مخصوصا طلا و نقره) که زنان در مچ پای اندازند خلخال
معنی پای برنجن - جستجوی لغت در جدول جو
- پای برنجن
- حلقۀ فلزی از جنس طلا یا نقره که زنان به مچ پا می بندند، خلخال، پارنجن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حلقه ای فلزی (مخصوصا طلا و نقره) که زنان در مچ پای اندازند خلخال
حلقه ای فلزی (مخصوصا طلا و نقره) که زنان در مچ پای اندازند خلخال
حلقه ای فلزی (مخصوصا طلا و نقره) که زنان در مچ پای اندازند خلخال
حلقه ای فلزی (مخصوصا طلا و نقره) که زنان در مچ پای اندازند خلخال
پاآورنجن پای برنجن
پا برجا استوار ثابت قایم. یا پای بر جای بودن، کار بسامان بودن، یا پای بر جای کردن، استوار کردن تثبیت. یا پای بر جای نگهداشتن، از حد خود نگذشتن
پای آورنجن
حلقه ای فلزی (مخصوصا طلا و نقره) که زنان در مچ پای اندازند خلخال. حلقه ای فلزی (مخصوصا طلا و نقره) که زنان در مچ پای اندازند خلخال
حلقه ای فلزی (مخصوصا طلا و نقره) که زنان در مچ پای اندازند خلخال
پارنج
حلقۀ فلزی از جنس طلا یا نقره که زنان به مچ پا می بندند، خلخال، پای رنجن